پروانگان
حباب پیله ی خود را
برمی درند
و مثل یک ترانه ی جادویی
روی گیاه و درخت و باد
روی نگاهِ ترِ کودک
بیتوته می کنند.
افسونگرانِ کوچک رقص و رنگ
رقصنده و شلنگ انداز
خط میزنند روی مشقهای ملال
و در ضیافتِ حضور
یک جرعه، تلخی دنیا را
می کاهند.
پروانه، مانده در حصار پیله ی خود
کرمیست منجمد !
به این بلاگ سری بزنید
حتمن سر میزنم ممنون که اطلاع دادید
فراخوان شعر نو در فیس بوک.به این طرح یاری رسانید