-
بهار نارنج
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 23:12
می خواندآرام زنی سر در گریبان را در پیاده رو عطر بهار نارنج!
-
پسته
جمعه 2 فروردینماه سال 1392 23:36
و قتی که در جیب های ما تخمه آفتابگردان هم پیدا نمی شود بایدکه بوسه زد بر لب های پسته نه برای عید برای همیشه بردهانی که بسته نیست وترانه می خواند خندان وقتی که سبزه ها زیر بارش تگرگ له می شوند باید که روبوسی کرد با گل های آفتابگردان نه برای عید برای همیشه!
-
کو...کو
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 12:39
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ********* نُه سرخپوست به دور آتش با یکدیگر راز می گویند از ارواح شریر دره پایین واسب های سرکش سرزمین دور آمیخته به هم خون برادری با نیش دشنه ای یاران! پیمان! آتش لهیب می کشد از چهره هایشان ******** هشت سرخپوست به دور آتش آوازمی خوانند دلتنگی شان را یاران! یاران! ******* هفت...
-
گل سوزان
پنجشنبه 7 دیماه سال 1391 16:33
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 در بازار گل فروشان گل می سوزانند امروز جوردانو آن یگانه نازنین را به تماشا بیایید ای ماهیان سرد، ساکت، لزج و شما ای داوران با چهره های رنگ باخته ببینید چهره بر افروخته اش را سوختن گل را تماشا کنید و ببینید که آسمان چگونه حریصانه فرو...
-
در اعماق
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1391 15:58
می جوند در اعماق ، تن خیس و زخمی ام را موش های فاضلاب از سوزش دندان های تیزشان برگُرده ام به یادمی آورم زنده ام هنوز!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 09:14
گوشهء میزم شکسته نیست چهار بشقاب برسر سفره رویا نیست تو اینجایی خرمالوی پشت پنجره سرک کشان بهار را به تماشا نشسته در ضیافت پاییز رویا نیست تو اینجایی
-
معصومه
جمعه 10 آذرماه سال 1391 22:57
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA معصومه می بافد رج به رج رشته به رشته شلال ابریشمی گیسو افتاده بر نهال نازک اندامش می بافد معصومه پیرهنی نازکتر از خیال ابریشمی آنسوی دیوار برای روز واقعه می بافد ریسمانی سیاهتر از مارهای خزیده بر بستر هراس نیمه شبان رج به رج رشته به رشته سرخ می بافد معصومه تا روز واقعه می...
-
از ستایش نیزه پراکنی- شعری از برشت
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 00:58
وقتی سوپ ته می کشد امیدتان نیز بر باد می رود تردید آغاز می شود. خیلی زود می فهمیدکه جنگ، جنگ شما نیست پشت سرتان دشمن واقعی را می بینید. تفنگ ها بر می گردند. شروع می شود: جدال بر سر سوپ
-
امیدواران-شعری از برشت
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 18:33
چشم انتظار چیستید؟ که کران بگذارند با آنهاسخن بگوئید؟ که شکم پرستان چیزی به شما ارزانی کنند؟ که گرگ ها به جای پاره کردنتان به شما نان خورشتی بدهند؟ که ببرها از سر مهربانی دعوتتان کنند که دندان هاشان را بکشید؟ چشم انتظار این هستید؟
-
دود-شعری از برشت
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 00:45
خانهء کوچک زیر درختان، کنار دریا از دودکش بام،دود بالا می آید. اگر دود نبود چه ملال انگیز بود خانه،درختان و دریا.
-
ژنرال...!
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 20:50
ژنرال،تانکت قوی ترین خودروست جنگلی را فرو می اندازدو هزاران نفر را له و لورده می کند اما یک عیب دارد: نیاز به یک راننده دارد. ژنرال، بمب افکنت قوی است از توفان سریع تر پرواز می کند از یک فیل بیشتر بار می کشد اما یک عیب دارد: نیاز به یک خلبان دارد. ژنرال، از آدم ها استفاده های زیادی می شود کرد، او می تواند پرواز کندو...
-
سیاه جامه
شنبه 24 تیرماه سال 1391 14:43
نگاه کن ! سیاه جامه به تاراج می برد واژه های سرخت را باد باد بی امان سیاه جامه نگاه کن! پیچنده بادگریز پا برجا نمی گذارد رد ی از گامهایت براین شنزارشتابان نگاه کن ! می رباید از دستانت چه آسان باد بادک رنگین رویاهامان را نگاه کن ! فراموش می کنیم اشک های مان را و به خاطر می سپریم باد باد بی امان را
-
رویای رنگین کمان
پنجشنبه 11 خردادماه سال 1391 08:53
با رویای رنگین کما ن رنگ پاشید بر بوم هستی اش آن قدر که سیاه شد!
-
دگر گونی-برتولت برشت
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1391 09:05
اگر تا ابد می ماندیم هرچه هست دگرگون می گشت. از آن جا که جاودان نیستیم چه بسا چیزها که دست نخورده می مانند.
-
چه کسی رویایم را می دزدد
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 18:06
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA چه کسی رویایم را می دزدد این من هستم شاید در سکون خاکستری لحظه های گیج و جان خستگی سال های خون وجنون این تو هستی شاید با زمزمه های تلخ بی هیچ که بدانی و شاید او با نگاهی پرسشگرو پر تشویش وآنها شاید با رشکی بر رنج و شادی بی پایانی که غرق میکند مرا درژرفای نا پیدای اقیانوس...
-
چند شعر جدید از مجید میرزایی
جمعه 5 خردادماه سال 1391 11:14
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA چند شعر از مجید میرزایی روزی تمام می شود این کابوس ! 1 می شد اگر می توانستم هم چون خیال به سوی تو پرواز می کردم چابک و نامریی می آمدم کنار تو خاموش می ماندم دستانت را نگاه می کردم که در کشاکش کار پیر می شدند آهسته و زمزمه وار در گوشت می خواندم: روزی تمام می شود این کابوس! می...
-
در مه مرطوب
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1391 00:22
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA در مه مرطوب سنجاقک سرخی بر ساقه ی علفی لرزان خواب بهار و سنبله و آفتاب میبیند
-
جنگاوران-شعری از مجید میرزایی
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 08:43
جنگاوران رویاها از کوچه های تهی نومید و ناشناس گذشتند تا در نهفتِ خانه های خموش تن پوشهای ژنده و خونین را بر میخ های انزوا بیاویزند. در شهر مردمان هلهله زن مدهوش نطقهای آتشین خطیباناند که با دهان کفآلود از حماسه سخن میرانند.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 19:43
برگرفته از سایت ساراشعر شعر دیگری از و یسلاوا شیمبورسکا آه چقدر مرزهای خاکی آدمها ترکدارند! چقدر ابر، بیجواز از فراز آنها عبور میکند. چقدر شن میریزد از کشوری به کشور دیگر چقدر سنگریزه با پرشهایی تحریکآمیز! آیا لازم است هر پرندهای را که پرواز میکند یا همین حالا دارد روی میلهی �عبور ممنوع� مینشیند، ذکر کنم؟...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 19:40
نسیم طوفان را بوسید دهان غنچه باز ماند از حیرت!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 19:40
آنجا که کتابها را می سوزانند انسان هارا نیز خواهند سوزاند. هاینریش هاینه
-
fire bird
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 01:48
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA fire bird A singing bird With blazing wings Calls me fly! And follow me Toword there Alight! On an unsteady branch And sing Your song! Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA پرنده آتش پرنده ای آواز خوان با بال های آتشین می خواند مرا پرواز کن! رهسپار شو به آنجا فرود...
-
پروانگان-شعری از مجید میرزایی
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1391 00:21
پروانگان حباب پیله ی خود را برمی درند و مثل یک ترانه ی جادویی روی گیاه و درخت و باد روی نگاهِ ترِ کودک بیتوته می کنند. افسونگرانِ کوچک رقص و رنگ رقصنده و شلنگ انداز خط میزنند روی مشقهای ملال و در ضیافتِ حضور یک جرعه، تلخی دنیا را می کاهند. پروانه، مانده در حصار پیله ی خود کرمیست منجمد !
-
ترجمه
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1391 09:31
مدتها قبل به خودم جرات دادم و شعری از ویسواوا شیمبورسکا شاعرلهستانی را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردم اما جرات ارائه آن را نداشتم واقعیت اینست که ترجمه شعر کار بسیار دشواری است انهم برای شخصی غیر حرفه ای چون من . این ترجمه قبل از در گذشت این شاعر بزرگ صورت گرفته و من ترجمه را برای دوست عزیز مجید میرزایی فرستادم که...
-
شعری از مجید میرزایی
سهشنبه 15 فروردینماه سال 1391 01:20
در خانه هیچ نوایی نیست جز قیژکندِ [1] کهنه ی کرمِ چوب و بانگِ دور و مبهمِ روباهان. بانو که لای لای شبانگاهیش خواب بلوری کودک و سینه سرخ و شبنم و شب بو را در تابهای پرده ی مهتاب می پیچید بر صخره ی سترگ خستگی اش از هوش رفته است و مرد که کوچ دسته های مرغابی و رقص پروانه تا اوج می بردش حالا میانِ دخمه ی اخم...
-
پرسش های یک کارگر باسواد-برتولت برشت
شنبه 5 فروردینماه سال 1391 23:03
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA «تب» هفت دروازه را چه کسی ساخت؟ در کتاب ها نام پادشاهان آمده است. تخته سنگ ها را پادشاهان بر دوش کشیدند؟ و بابل را که بار ها ویران شد چه کسی هربار ساخت؟ عمله ها ،در کدام خانه های شهر پر زرق و برق لیما ماوا داشتند؟ در غروب روزی که دیوار چین تمام شد بنّایان آن به کجا...
-
نجوایی-شعری از مجید میرزایی
شنبه 5 فروردینماه سال 1391 23:00
نجوایی، در آرزوی شنیده شدن گوشی، در انتظار یک کلام نوازش چشمی، مشتاق یک نگاه روشن و یک لبخند
-
یادگار-شعری از مجید میرزایی
شنبه 5 فروردینماه سال 1391 23:00
با باد رفت پرنده با رود رفت شکوفه تا دوردستِ حسرت تا سرزمین بی برگشت. بی خوشه ی شکوفه ی عطرآگین بی چهچهه پرنده ی عاشق در باد سرد ایستاده درخت. یک لانه ی تهی بر شاخ خشک مانده به جا.
-
در باره ویرجینیا ولف
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 19:43
در باره ویرجینیاوولف اسمش را شنیده بودم وفیلم ساعتها را هم که براساس یکی از داستانهایش(سرگذشت خانم دالووی) ساخته شده بود دیده بودم . زمانی در جمعی دوستانه قرار بود در مورد او صحبت کنیم و این موضوع باعث شد که در باره اوبیشترکندوکاوکنم از جمله کتاب اتاقی از ان خودرااز دوستی به امانت گرفتم و خواندم.در مورد این کتاب جالب...
-
برای ویرجینیا ولف
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 16:35
غمهایت را در جیب گذاشتی وبه رودخانه پریدی آنها چون حبا ب روی آب آمدند و سوار بر امواج خودرا به ما رساندند وتو در اعماق ماندی